ضررماهواره
مسائل روحي و عاطفي دوران بلوغ
تحولات روحي در دوران بلوغ در بين دختر ها و پسرها متفاوت است. اين تفاوتها
نه تنها به دليل شرايط خانوادگي و فرهنگي و تفاوت جايگاهي که يک دختر خانم و يا
آقا پسر جوان در جامعه دارند بلکه بدليل تفاوت هاي هورموني شان هم هست. در اين سن
بيشترين اشخاصي که روي فرد نوجوان تاثير دارند دوستان وي هستند. چون فرد نوجوان
تصور مي کند هيچ کس او را درک نمي کند و تنها کساني که تجربه همسان دارند و همسن
او هستند مشکلات او را مي فهمند. دليلش هم خيلي ساده است. در نظر بگيريد يک فرد
نوجوان موضوعي را با والدين خود در ميان بگذارد. مثلا بگويد دوستم ميثم سيگار مي
کشد. اگر پدر و مادر بلافاصله عکس العمل نشان بدهند و يا با ميثم برخورد بدي بکنند
و يا نوجوان را از ديدن دوستش محروم کنند بار بعدي فرزند شان حرفي را که بداند
عواقب اينچنيني دارد براي پدر و مادرش بازگو نمي کند. بهترين راه گوش کردن بدون
نظر دادن و قطع کردن صحبت نوجوان است. بعد از آن مي توانيد نظر او را در مورد
سيگار کشيدن بپرسيد و بعد راجع به آن را هم صحبت کنيد تا خود او به اين نتيجه برسد
که سيگار کشيدن برايش ضرر دارد و اين انتخابي نيست که مي خواهد براي خودش بکند.
اما اگر سيگار کشيدن را محکوم کنيد بدون اينکه نوجوان دلايل آن را درک کرده باشد
در بازداري وي از انجام اين عمل موفق نبوده ايد
يکي از فشارهايي که امروزه روي نوجوانان و جوانان است مسئله تجربه جنسي است. مثلا وقتي در جمع دوستانشان هستند هرکس دوست دختر و يا دوست پسر ندارد و يا رابطه جنسي را تجربه نکرده است مورد تمسخر قرار مي گيرد. بعضي افراد هم نيازهاي عاطفي که از جانب خانواده شان تامين نشده در فردي خارج از خانواده جستجو مي کنند بخصوص براي دخترهايي که از طرف پدرشان احترام و صميمت کافي را نداشته اند و پسرهايي که از طرف والين خود تحقير شده و يا نزديکي خاصي با آنها احساس نمي کنند. اما بگذاريد همينجا خيالتان را راحت کنم. در تمامي تحقيقاتي که با نوجوانان به عمل آمده اکثر دخترها و پسران اعلام کرده اند که به هر دليل که رابطه جنسي را در نوجواني تجربه کرده اند اعم از کمبود محبت، بخاطر فشار دوستانشان و يا تحت تاثير الکل و مواد مخدر، از اينکه اين رابطه را داشته اند پشيمان هستند. . و اين تازه اعلام آمار در کشورهايي است که باکره بودن دختر مهم نيست.
در مورد پسرها هم پژوهش ها نشان داده که در يک جمع پسرهاي نوجوان و جوان اکثر کساني که خودشان را بسيار با تجربه نشان مي دهند در واقع هرگز رابطه جنسي نداشته اند و اعتماد به نفس بسيار پاييني دارند که با گفتن اينکه من با اين تعداد دختر رابطه داشته ام مي خواهند کمبود خود را جبران کنند. معمولا اين افراد ديگران را تشويق مي کنند که رابطه جنسي داشته باشند که در واقع بعد بتوانند از تجربيات آنها استفاده کنند. فرد نوجوان بايد از خود بپرسد که آيا من دوست دارم بازيچه همچين فردي بشوم؟ سئوال ديگري که يک نوجوان مي تواند از خودش بپرسد اين است که حالا من اين کار را هم کردم بعدش چه؟ چه چيزي بدست مي آورم؟ اگر در نتيجه اين ارتباط بارداري ناخواسته اتفاق افتاد چه؟ و غيره. بنابر پژوهش ها نزديکي نوجوان با والدينش و دريافت احترام و محبت کافي از آنان، داشتن اعتماد به نفس بالا، هدفمندي در مورد آينده اش مي تواند از تاثيرپذيري منفي يک فرد نوجوان از محيط اطرافش کم کند. از مسائل ديگري که در سنين نوجواني و جواني بايد به آن توجه داشت، شکل گيري اعتماد به نفس است. در اين مورد اطرافيان يک نوجوان مي توانند نقش بسيار مهمي را ايفا کنند. يک نوجوان تغييرات جسمي را تجربه مي کند که برايش جديد است. براي همين اکثر نوجوانان وقت زيادي را جلوي آينه مي گذرانند. لوازم اصلاح و يا آرايشي مي خرند و غيره. يک نوجوان تمامي اين کارها را مي کند تا بازتاب مثبتي از اطرافيانش دريافت کند. در اين سن اگر از يک نوجوان بپرسيد دوست داشتي چه شکلي بودي تقريبا محال است يک جاي بدنش را نام نبرد که مايل است تغييرش بدهد.
يک آقا پسر مي خواهد با جنس مخالف رابطه جنسي داشته باشد يا دعوا مي کند و به اصطلاح شاخ به شاخ مي شود، رفتارهاي خشن از خودش نشان مي دهد که بگويد من مرد شده ام. هجوم هورمونهاي مردانه هم در اين سن، به اين موضوع دامن مي زند. اما اينها نشانه مردانگي نيست بلکه آرامش بخشيدن، تحت کنترل داشتن خود و عاقلانه فکر کردن از خصوصياتي است که يک مرد با توجه به قواي روحي و جسمي بالايي که دارد بايد از آن برخوردار باشد و ديگران را هم با استفاده از آنها کمک کند.
مسئله بعدي استفاده از مواد مخدر مثل سيگار، قرص هاي اکس، حشيش و غيره و خوردن مشروبات الکلي است. مصرف اين مواد به هر دليلي، از نشان دادن خودتان در برابر دوستان تا بهانه هايي چون ناراحت بودم و غيره شروع مي شود. در آن لحظه ممکن است به اين موضوع فکر نکنيد اما همان يک بار استفاده مي تواند دعوتي است براي بارهاي بعدي و مي تواند شروع اعتياد به آن ماده مخدر و يا مشروب الکلي باشد. اينجاست که گفتن{ نه} ارزش پيدا مي کند. در مهماني و وقتي که دوستي چيزي را تعارف مي کند فرصت زيادي براي فکر کردن نيست اما اگر پيش از اينکه در چنين موقعيتي قرار بگيريد براي خودتان و زندگي تان قانون بگذاريد. مثلا بگوييد من هرگز لب به سيگار نميزنم به اين دليل و به آن دليل. تحت هيچ شرايطي اين قانون نمي شکند اما اگر تصميمي در اين مورد نگرفته باشيد و تنها بدانيد که سيگار براي بدن ضرر دارد اما هرگز به صورت عميق در مورد آن مطالعه نکرده باشيد و يا فکر نکرده باشيد در شرايط خاص احتمال اينکه آن را امتحان کنيد بسيار بالا است.
مصرف مواد مخدر از هر نوعي و مشروبات الکلي حداقل خطري که دارد اين است که قواي فکري را مختل مي کند و ممکن است فرد به کارهايي دست بزند که بعدا پشيماني غيرقابل جبراني به بار بياورد. معمولا ارتباطات جنسي که تحت تاثير اين موارد انجام مي شود پر خطر است. در ضمن ممکن است مثلا مست باشيد و موجب تفريح بقيه بشويد اما آيا اين واقعا چيزي است که مي خواهيد؟ که ديگران را سرگرم کنيد؟ فردي که موجب سرگرمي افراد مي شود براي زمان مهماني و تفريح جذاب است اما در شرايط معمول زندگي اغلب تنها است چون ديگران نمي توانند روي تصميم گيريهايش حساب کنند.
انحرافات جنسي